افغانستان با واقع شدن در همسایه گی و همجواری حد اقل پنج قدرت اتمی منطقه، هیچگاه با تهدیدی که امروز از ناحیه بازیهای پهپادی روبرو است، با تهدید مستقیم از ناحیه سلاح استراتژیکِ اتمی روبرو نبوده است. در پنج دهه بحران سیاسی و جنگ در افغانستان که اکثراً قدرتهای هستهیی فرا منطقه یی، به ویژه ایالات متحده در آن دخیل بوده، قدرتهای هستهیی رقیب غرب در منطقه برای رویا رویی با آن هیچگاه به سلاح هستهیی متوسل نشده اند. امروز اما با تغیر قاعده بازی و ظهور جریانهای نیابتی برای تامین منافع بازیگران اصلی که به سطح گروه و حتی افراد تقلیل یافته، نوع رقابت و رویا رویی میان دولتها نیز با استفاده از پهپادها (Drones) دیگر گون شده و این وسیله جدید جنگی حتی اصل جغرافیا و حاکمیت ملی را کم رنگ تر ساخته است.
امروز افغانستان در محاصره بازیگران پهپادی منطقه گیر افتاده، جغرافیایی که در شمال شرق آن چین قدرت خاموش پهپادی تا حال نیاز استفاده از این وسیله را احساس نکرده و تنها به صادرات آن بسنده کرده، در شمال آن ازبیکستان با کمک روسیه و وارد کردن صنعت پهپادی از ترکیه در صدد تقویت توان پهپادی نظامی خود است. پاکستان در اوج مشکلات اقتصادی اش به استفاده از پهپادهای بجا مانده از نیروهای امریکایی در پایگاه شمسی اکتفا کرده، در همسایهگی غربی افغانستان، ایران عملاً از شرق میانه تا اوکراین، قاره افریقا و به تازهگی در شرق آسیا به قدرت نمایی پهپادی متوسل شده است و برای توسعه این صنعت تکنالوژیک – هوایی اش در سال ۲۰۲۳ شاخهیی از صنعت پهپاد سازی اش را در تاجیکستان نیز فعال ساخت و تاجیکستان برای نخستین بار از این وسیله در تنش مرزی با قرغیزستان استفاده کرد و این وسیله این تنش مرزی را به نفع دوشنبه رقم زد.
ایالات متحده امریکا به عنوان تولید کننده پیشرفته ترین نوع پهپاد که از نخستین سالهای حمله بر افغانستان از این وسیله در عملیات ضد تروریزم در افغانستان و مناطق قبایلی پاکستان استفاده کرد، با پایان حضور سیاسی – نظامی اش در افغانستان حال هم واشنگتن بازیگر برتر پهپادی در فضای افغانستان است و پهپادهای امریکایی شب و روز حریم هوایی افغانستان را در کنترول دارند. اما آنچه افغانستان را در برابر حملات صاحبان پهپادها آسیب پذیر ساخته، حضور تروریستها و عناصر مطلوب همین صاحبان پهپادها در افغانستان است. هرچند کشورهای منطقه، به استثنای ایران در هنگام حضور نظامی امریکا در افغانستان با همدستی با امریکا تضمین نسبی عدم استفاده از خاک افغانستان توسط گروههای مخالف شان را بدست آورده بودند، اما حال در عدم حضور یک قدرت برتر جهانی و دولت مسوول به صلح و امنیت بینالمللی در افغانستان، هریک از صاحبان این پهپادها که جریانهای افراطی مخالف شان تحت حاکمیت طالبان در افغانستان جا گرفته اند، وسیله یی جز پهپاد برای سرکوب آنان را در اختیار ندارند.
طالبان از نخستین ماههای دست یافتن به قدرت در افغانستان، بر خلاف تضمین کتبی که در قرداد دوحه به امریکا دادند، پیوسته به گذشته به کشورهای همسایهی افغانستان تعهد شفاهی میدهند که اجازه نخواهند داد تا عناصر مخالف شان با استفاده از خاک افغانستان بر علیه امنیت و منافع آنان اقدام کنند، اما در برابر ادعای اسلام آباد مبنی بر استفاده تحریک طالبان پاکستان از خاک افغانستان برای انجام حملات در آن کشور شانه خالی کرده و گفته اند که تعهد آنان در “قرارداد صلح دوحه” تنها دادن تضمین به امریکا بوده و بس. حملات اخیر در ایران که ریشه آن به عناصری تازه وارد از سرحدات افغانستان به آن کشور بر میگردد، نا توانی طالبان در کنترول جریانهای افراطی و مُخل امنیت همسایههای افغانستان و صاحبان پهپادها را برجسته تر ساخت.
آسیب پذیری افغانستان در برابر حملات موشکی – پهپادی همسایهها
کشورهای با ضعف حاکمیت ملی، بی ثباتی در سیاست داخلی و حکومتهایی که حد اقل در ۲۰ سال گذشته وضعیت نظامی داخلی را تجربه کرده اند، در ماههای اخیر به میدان رقابتهای پهپادی و موشکی میان دولتهای متنازع در منطقه مبدل شده اند. توجیه اصلی طرفهای دخیل در این نزاعها مبنی بر نقض حاکمیت ملی دولتها و حملات پهپادی – موشکی بر آنان وجود عناصر مُخل امنیت صاحبان پهپادها در درون همین دولتها بوده است. از حملات موشکی اسراییل با استفاده از پهپادها بر لبنان، سوریه، عراق و یمن گرفته تا حملات پهپادی ایران بر سوریه، عراق و حتی پاکستان را میتوان از مواردی یاد کرد که صاحبان پهپادها برای دفع تهدید در برابر امنیت ملی شان حاکمیت همسایههای شان را نقض کرده و خلاف تمامی اصول بینالملل به اقدام نظامی متوسل شده اند. افغانستان هم در ادامه رقابتهای پهپادی در امان نبوده و ایالات متحده امریکا پیوسته به گذشته در ۹ اسد سال ۱۴۰۱ شمسی ایمن الظواهری، رهبر شبکه القاعده را با استفاده از پهپاد در کابل هدف قرار داد و به اینگونه به طالبان گوش زد کرد که با وجود پایان حضور نظامی اش در افغانستان، واشنگتن این حق را به خود محفوظ میدارد که عناصری تهدید به امنیت ملی خود را در مرکز قدرت طالبان هدف قرار دهد.
آنچه افغانستان را در برابر رقابتهای پهپادی در منطقه آسیب پذیر ساخته، نبود حکومت مشروع و دولت مسوول نزد امنیت و صلح بینالمللی، نداشتن اراده و یا توان نظامی – استخباراتی طالبان برای کنترول گروههای جنگجو و تروریستی خارجی همسو با آنان در جنگ بیست ساله در برابر ایتلاف بینالمللی و تغیر در اهداف طالبان افغانستان و گروههایی است که در بیست سال گذشته به هدف پایان حضور نظامی امریکا در افغانستان میجنگیدند. حال آنان سرگرم برنامه ریزی به مختل ساختن امنیت در کشورهای متبوع خود شان اند.
« با وجود هدف قرار گرفتن رهبر شبکه القاعده در شیرپور کابل، مقامهای حکومت طالبان ادعا دارند که آنان راه شان را از این شبکه جدا کرده اند، اما هیچگاه از قطع رابطه با گروههای تندرو منطقه که بیست سال دوشا دوش آنان در برابر ایتلاف جهانی به رهبری امریکا جنگیدند، با صراحت لهجه صحبت نمیکنند و تعهدی هم به کشورهای منطقه و همسایه نمیسپارند».
حضور جریانهای افراطی و جنگجوی منطقه در افغانستان
ظاهراً ایدیلوژی طالبان مصوون ترین و ماندگار ترین پناه گاه برای جریانهای افراطی و تروریستی در جهان و منطقه بوده است، زیرا رویداد ۱۱ سپتمبر و حمله هفتم اکتوبر ۲۰۰۱ میلادی ایالات متحده بر افغانستان که بساط رژیم نخست طالبان را برچید و افراد و سران القاعده یکی پی دیگر هدف قرار گرفتند، درس عبرتی به طالبان نشد. گزارش تازه شورای امنیت سازمان ملل متحد حکایت از آن دارد که همین اکنون شبکه القاعده چهار مرکز آموزشی در ولایتهای غزنی، لغمان، پروان و ارزگان دارد، در ولایت پنجشیر انبار اسلحه ساخته، در کابل، هلمند و هرات تاسیسات دارد و در ولایتهای ننگرهار، نورستان، کنر و پروان مدارس مذهبی ساخته که با احتمال زیاد در آینده به مراکز آموزشهای نظامی – تروریستی مبدل شود.
با وجود هدف قرار گرفتن رهبر شبکه القاعده در شیرپور کابل، مقامهای حکومت طالبان ادعا دارند که آنان راه شان را از این شبکه جدا کرده اند، اما هیچگاه از قطع رابطه با گروههای تندرو منطقه که بیست سال دوشا دوش آنان در برابر ایتلاف جهانی به رهبری امریکا جنگیدند، با صراحت لهجه صحبت نمیکنند و تعهدی هم به کشورهای منطقه و همسایه نمیسپارند.
تحریک طالبان پاکستان، حرکت اسلامی ازبیکستان، جماعت انصارالله تاجیکستان، ایغورهای چین (جنبش اسلامی ترکستان شرقی)، اعضای قرغیز گروه داعش که از شرق میانه به افغانستان راه خود را باز کرده اند، اعضای گروه جیشالعدل جریان سنی مخالف رژیم ایران، جنبش طالبان تاجیکستان به رهبری مهدی ارسلان، معروف به محمد شریپوف شهروند تاجیکستان از جمله بیست گروه جنگجوی مخالف دولتهای همسایه افغانستان اند. بر بنیاد یافتههای سازمان ملل متحد، این گروهها در افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان حضور دارند، اما به جز تشکیلات نظامی، هیچ نقشی در حکومت داری طالبان ندارند و در پی امتیاز مالی از منابع عایداتی، مالیاتی و معادنی هم نیستند که طالبان یکی پی دیگر به قرارداد میدهند. زیرا این جریانها داعیه فرامرزی دارند و برای ماموریت جنگی – نظامی در کشورهای متبوع خود شان آماده میشوند.
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی حکومت طالبان به تاریخ اول فبروری (۱۲ دلو) با نشر اعلامیهای این گزارش را پروپاگند و کینه ورزی با طالبان دانست.
پرسش اما این است که دولتهای مخالف این جریانهای جنگجو چرا حاضر اند تا در برابر مهار این جریانهای مخُل امنیت شان به طالبان امتیاز مالی و سیاسی بدهند، سفارت و قسنولگریهای افغانستان را در اختیار شان قرار دهند، به کابل سفیر و شارژدافیر بفرستند و حتی تا سرحد به رسمیت شناسی حکومت طالبان به پیش بروند و خلاف رویکرد ایالات متحده امریکا، با وجود در اختیار داشتن پهپاد به عنوان وسیله رو مبادا، از استفاده آن ابا ورزند؟
از ۳۱ ماه آگست ۲۰۲۱ میلادی، کمتر روزی شده که آسمان کابل شاهد گشت زنی طیاره بی پیلوت (Drone) امریکایی باشد. این پهپادها در آسمان ولایتهای شمال و غرب افغانستان نیز دیده شده، ولی آنچه طالبان نمیدانند این است که محل پرواز و قومانده این وسیله از راه دور کنترول شده کدام کشور منطقه است. پیامی را که حضور امریکا در حریم هوایی افغانستان به کشورهای منطقه، به ویژه صاحبان پهپادها داده، این است که هنوز نیز حریم هوایی افغانستان در کنترول واشنگتن است و جرات نکنید به آن نزدیک شوید.
اما دگر گون شدن بازیهای پهپادی در منطقه این امتیاز امریکا را به چالش میکشد و به بازی گران پهپادها جرات میدهد که اگر امتیاز سیاسی چشم طالبان را نگیرد و جریانهای مخالف آنان را مهار نکنند، بر گزینه استفاده از پهپاد هم غور کنند. زیرا حمله پهپادی جریانهای وابسته به ایران در شرق میانه بر پایگاه استراتژیک نظامیان امریکایی در اردُن این بیم را از چشمان صاحبان پهپاد ربود که در موجودیت پهپاد امریکایی آنان توان بازی پهپادی را ندارند.